پس از تبرئه دونالد ترامپ درمجلس سنای آمریکا و پایان روند استیضاح، این پرسشها در واشنگتن مطرح است که اولویتهای ترامپ تا انتخابات ماه نوامبر آینده در رابطه به مسائل خاورمیانه چه خواهد بود؟ و آیا تصمیمگیری برای ترامپ در پروندههای مهم در این مدت زمان کوتاه و در جریان مبارزات انتخاباتی، مقدور خواهد بود؟ آیا ترامپ برای اثبات تواناییهایی خود و غافلگیر کردن رقبا و در نتیجه کسب آرای مردم در انتخابات، به برخی از اقدامات غیر منتظره دست خواهد زد؟
پاسخ به این پرسشها مستلزم بررسی اوضاع پیرامون ترامپ و چگونگی پروندههای مربوط به خاورمیانه است.
میان تیم کاری ترامپ در داخل حکومت و تیم کاری وی در مبارزات انتخابات، اختلاف نظر وجود دارد؛ تیم انتخاباتی به این باور است که ترامپ نباید در جریان مبارزات انتخاباتی، اقدام به تصمیمگیریهایی کند که در صورت اجرایی نشدن آنها، روند انتخابات آسیب ببیند، اما تیم حکومتی ترامپ، وی را تشویق میکنند که برای جلب افکار عامه برخی از گامهای عملی و شمرده شده را در رابطه به مسائل خاورمیانه بر دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پروندههایکه پیش روی ترامپ در رابطه به خاورمیانه وجود دارد، عبارت است از: فلسطین، ایران، عراق، سوریه، لبنان و لیبی. اینک به هرکدام از آن پرداخته میشود:
فلسطین
دشوار ترین مسأله خاورمیانه، موضوع فلسطین است. بعضیها همین طرح صلح ترامپ در رابطه به منازعه اسرائیل – فلسطین را، گام مهمی میدانند که پیگیری موفقانه آن، میتواند در مبارزات انتخاباتی سودمند واقع شود. اما کسانی که از پیچیدگیهای درونی جهان عرب آگاهی دارند، بعید میدانند که در این مدت کوتاه پیشرفت قابل ملاحظهای در این پروند صورت بگیرد که نتیجه مثبتی برای ترامپ در انتخابات به بار آورد. زیرا به رغم پشتیبانی برخی از کشورهای عربی از طرح یاد شده، خود فلسطینیها و تعداد دیگری از کشورهای عربی، با آن مخالف اند.
هرچند برخی از کشورهای عربی، به آغاز گفتوگوهای مستقیم میان فلسطینیها و اسرائیلیها با حمایت عربها، تشویق میکنند، اما عامل زمان اجازه نمیدهد که در این فرصت محدود، طرف های ذیدخل (عربها، فلسطینیها، اسرائیلیها و آمریکاییها) بتوانند از همه ای تنگناها و موانع تاریخی و فرهنگی، عبور کرده و به هدف مورد نظر دست پیدا کنند.
ایران
در اربطه به ایران؛ برخی تحلیلگران به این باورند که دولت ترامپ میتواند، پرونده ایران را با کمک به مخالفان رژیم ایران، بخوبی پیش ببرد؛ چرا که به باور آنها این اقدام هیچ هزینهای برای ترامپ ندارد.
البته کمک به مخالفان رژیم ایران میتواند یک گزینه خوبی برای دولت ترامپ باشد، اما یک خطر در این مسیر وجود دارد و آن اینکه مخالفان دست به اقدامات حساب نشدهای بزنند و رژیم در واکنش به آن به تحرکاتی در بیرون از ایران و یا به سرکوب مخالفان در داخل بپردازد. در این صورت، مشکل تازهای به دولت ترامپ خلق خواهد شد که توانایی حل آن را پیش از روشن شدن نتایج انتخابات، نخواهد داشت و نامزد رقیب از آن بر علیه ترامپ استفاده کرده و اعتبار وی را در انتخابات پیش رو خدشه دار خواهد کرد.
عراق و سوریه
در عراق، زمینههای فعالیت برای ترامپ آماده است؛ تظاهرات و اعتراضات ادامه دارد و نیروهای آمریکایی هم با توانمندی در صحنه حاضر اند. ترامپ میتواند با ضربات محدود، شبه نظامیان وابسته به ایران را زیر فشار قرار دهد و دامنه اعتراضات را گسترده سازد. اگرچه ممکن است کنترل و مهندسی دقیق آن در داخل دولت عراق و گرفتن نتیجه مطلوب پیش از فرا رسیدن انتخابات، به خاطر تنگی وقت، دشوار باشد.
در سوریه، اکنون یک نوع توازن برقرار شده است؛ غرب کشور در زیر تسلط نیروهای رژیم بشار اسد و نیروهای ایرانی قرار دارد که از کمک روسیه برخوردار اند. مناطق مرزهای شمالی زیر کنترل ترکیه و شرق کشور در کنترل آمریکا و متحدان کردیاش، قرار دارد. از این رو وضعیت کنونی در سوریه ثابت به نظر میرسد، مگر اینکه تغییراتی در ادلب رو نما شود.
آیا ترامپ میتواند در سوریه کاری برای بهبود اوضاع انجام دهد؟ آری، اگر بخواهد میتواند برای تغییر آوردن در توازن قوا، به سود آمریکا و متحدانش، دست به اقداماتی بزند و از خطر نیروهای ایرانی بکاهد، هرچند در صورت بالاگرفتن درگیری، کنترل آن در این زمان اندکیکه به انتخابات مانده، دشوار به نظر میرسد.
لبنان و لیبی
در لبنان، ترامپ میتواند به تقویت ارتش لبنان و کمک به معترضان در برابر حزب الله و متحدانش، اقدام کند. اما این خطر وجود دارد که متحدان واشنگتن نتوانند از فرصت فراهم شده به صورت لازم استفاده کنند و در نتیجه، کمک آمریکا، به برگه برندهای برای حزبالله تبدیل شود.
اما در پیوند به مسأله لیبی، ترامپ این امکانات را دارد که ائتلاف عربی را در برابر شبه نظامیان، کمک کند. به ویژه پس از جابجایی شمار زیادی از جنگجویان افراطگرا از شمال سوریه به غرب لیبی و در شهر طرابلس. ترامپ میتواند به اروپاییها نیز کمک کند تا با ابزارهای مختلف، از سرازیر شدن این جنگجویان، جلوگیری کنند.
اما مشکل این جا است که اداره ترامپ تا هنوز هیچ تصمیمی بر ضد سیاستهای ترکیه در سوریه و لیبی نگرفته است. اگر چنانچه کاخ سفید، تصمیم بگیرد که با افراطگرایان در لیبی، به عنوان نیروهای تروریستی وارد پیکار شود، روابط رئیس جمهور ترامپ با رئیس جمهور اردوغان، برهم خواهد خورد و این موضوعی است که تا کنون در باره آن توافقی در کاخ سفید صورت نگرفته است.
خلاصه اینکه بر اساس تحلیل بالا، رئیس جمهور ترامپ در هر پروندهای از پروندههای خاورمیانه که بخواهد وارد عمل شود، میتواند، پیشرفتی کسب کند، اما به خاطر تنگی وقت نمیتواند هیچ یک از آنها را در ۹ ماه اینده به پایان رساند.
البته تکمیل هر کدام از این پروندهها، مستلزم یک برنامه ریزی همه جانبه و درازمدت و داشتن یک تیم کاری خبره و متخصص در امور خاورمیانه است. اما به نظر نمیرسد که ترامپ در شرایط کنونی چنین تیمی را در کنار خود داشته باشد. دونالد ترامپ تازه از روند استیضاح و برکناری جان به سلامت برده و گزینش چنین تیمی نیاز به زمان دارد، در حالیکه رئیس جمهور آمریکا در حال حاضر، به شدت سرگرم سیاستهای داخلی و مبارزات انتخاباتی است.
© IndependentArabia